English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1432 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
poma lift U تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
j bar lift U تله اسکی میلهای دونفره
trick ski U اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
gondolas U کابین انتقال اسکی باز به بالا
gondola U کابین انتقال اسکی باز به بالا
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
skiable U مناسب برای اسکی
ski run U سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
grooms U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
burn in U حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
short ski U اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان
groom U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
waxing cork U چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
surfboard U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards U تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark U پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
skied U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger U اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
ski U اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
pass U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
diagonal U اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
facsimile transceiver U واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
load U برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
loads U برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
data movement time U زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
electronic U استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
increments U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
increment U انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
transfer limit U حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridged U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
relocation U کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
hypoid U چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
MediaServer U سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت
copyrights U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
range U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranges U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranged U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
copyright U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
strobe U سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
i/o U محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود
frequency shift keying U روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
at U استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
wife's equity U عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
bar codes U کد میلهای
filamentary U میلهای
filament U میلهای
filamentous U میلهای
filaments U میلهای
bar code U کد میلهای
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
CMIP U پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
bar magent U اهنربای میلهای
bar magnet U مغناطیس میلهای
bar graph U نمایش میلهای
bar diagram U نمودار میلهای
stylus maze U ماز میلهای
bar printer U چاپگر میلهای
barchart U نمودار میلهای
bar chart U نمودار میلهای
gusset needles U میلهای کناری
bar wound armature U ارمیچر میلهای
baculiform U میلهای شکل
bar graph U نمودار میلهای
bar codes U رمز میلهای
bar code U رمز میلهای
spar buoy U بویه میلهای
cylinder lock U قفل میلهای
pole charge U خرج میلهای
rod bearing U یاتاقان میلهای
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
paged U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
FTP U استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
rod mill U سنگ شکن میلهای
paired bar graph U نمودار میلهای مزدوج
type bar printer U چاپگر میلهای تایپ
tenpin U بازی بولینگ ده میلهای
bar code reader U دستگاه خواننده کد میلهای
tenpins U بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
ten strike U ضربت بازی بولینگ ده میلهای
spreader rig U میلهای که نخها جداگانه به ان وصل میشود
camshaft U میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
camshafts U میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
segmented bar chart U نمودار میلهای قطعه بندی شده
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
one in the dark U میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
constant U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constants U سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
midi U واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
Internet U شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP
sleepers U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
drawbar U میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
highlight bar U میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
sleeper U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
wand U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands U دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
ski U اسکی
ascii U اسکی
skied U اسکی
skis U اسکی
taskbar U میلهای که درپایین صفحه ویندوز اجرا میشود و دکمه + Start و پیش از سایر برنامه ها پنجرههای جاری را نشان میدهد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
ski lift U تله اسکی
skiing U ورزش اسکی
skis U چوب اسکی
touring ski U اسکی تورینگ
downhill U اسکی سرعت
hydro ski U اسکی روی اب
ascii file U فایل اسکی
ascii code U رمز اسکی
piste U پیست اسکی
airplane turn U اسکی کوهی
ski jumps U پرش با اسکی
aquaplaning U اسکی روی اب
skiing U اسکی بازی
ski lifts U تله اسکی
langlauf U اسکی صحرانوردی
ski tow U تله اسکی
bindings U فیکساتور اسکی
ski suit U لباس اسکی
skiier U اسکی باز
ski pole U چوبدست اسکی
ski boot U کفس اسکی
ski U چوب اسکی
ski boot U چکمه اسکی
tip U نوعی اسکی
ski jump U پرش با اسکی
ice skate U اسکی روی یخ
ice-skate U اسکی روی یخ
binding U فیکساتور اسکی
ice-skates U اسکی روی یخ
tipping U نوعی اسکی
skied U چوب اسکی
hydro ski U اسکی ابی
water-ski U اسکی ابی
water-skis U اسکی ابی
water-skied U اسکی ابی
wax U واکس اسکی
cross county U اسکی صحرانوردی
waxed U واکس اسکی
waxes U واکس اسکی
uphill U اسکی سرعت
water ski U اسکی ابی
turtleneck U یقه اسکی
skier U اسکی باز
skiers U اسکی باز
turtlenecks U یقه اسکی
shovelling U لبه منحنی اسکی
shoveled U لبه منحنی اسکی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com